چکیده
آزادی عقیده بهلحاظ اهمیت و حساسیت در صدر فهرست آزادیهای مدنی قراردارد. آزادی عقیده باتوجه به ابعاد مختلف آن میتواند احکام متفاوتی را هم بهلحاظ اصل پذیرش و هم بهلحاظ محدودیتهای وارد بر آن، در برداشته باشد. این مقاله با روشی توصیفی ـ تحلیلی، در مقام پاسخگویی به چیستی احکام فقهی و حقوقی آزادی عقیده است و در این راستا ابعاد ششگانه آزادی عقیده را بر اساس موازین اسلامی و حقوق اساسی جمهوری اسلامی ایران مورد توجه قراداده و عند الاقضاء نیم نگاهی نیز به اسناد بینالمللی حقوق بشر داشته است. با پرهیز از رویکردهای افراطی و تفریطی، یافتههای مقاله نشان میدهد که آزادی عقیده در کلیت آن در دستگاه فقاهت بهرسمیت شناخته شده و آیات و روایات فراوان دال بر نهی یا نفی اکراه در دین، نهی از تجسس و نیز لزوم بسترسازی برای اظهار بدون واهمه دیدگاهها، مورد استناد فقهیان قرار گرفته است. درخصوص «ارتداد» نیز انظار فقهای معاصر در تحلیل احکام مرتد معطوف به معاندان وتوطئه گران یا محاربان است. برایناساس، با ملاحظه قبض و بسطی که در حدود آزادی عقیده در هر نظام حقوقی متناسب با اقتضائات خاص آن، مطرح است، میتوان همسویی فیالجمله میان فقه اسلامی، حقوق اساسی جمهوری اسلامی و اسناد بینالمللی حقوق بشری را سراغ گرفت.
واژگان کلیدی: آزادی اندیشه، آزادی عقیده، تحمیل عقیده، ارتداد، حدود آزادی