- ارتباط با خداوند
وَاجْعَلْ لِنَفْسِک فِیمَا بَینَک وَ بَینَ اللهِ أَفْضَلَ تِلْک الْمَوَاقِیتِ، وَ أَجْزَلَ تِلْک الْاَقْسَامِ وَ إِنْ کانَتْ کلُّهَا لِلَّهِ إِذَا صَلَحَتْ فِیهَا النِّیةُ وَ سَلِمَتْ مِنْهَا الرَّعِیةُ. وَ لْیکنْ فِی خَاصَّةِ مَا تُخْلِصُ بِهِ لِلَّهِ دِینَک: إِقَامَةُ فَرَائِضِهِ الَّتِی هِی لَهُ خَاصَّةً، فَأَعْطِ اللهَ مِنْ بَدَنِک فِی لَیلِک وَ نَهَارِک، وَ وَفِّ مَا تَقَرَّبْتَ بِهِ إِلَی اللهِ مِنْ ذَلِک کامِلاً غَیرَ مَثْلُوم وَ لاَ مَنْقُوص، بَالِغاً مِنْ بَدَنِک مَا بَلَغَ. وَ إِذَا قُمْتَ فِی صَلاَتِک لِلنَّاسِ، فَلاَ تَکونَنَّ مُنَفِّراً وَ لاَ مُضَیعاً، فَإِنَّ فِی النَّاسِ مَنْ بِهِ الْعِلَّةُ وَ لَهُ الْحَاجَةُ. وَ قَدْ سَأَلْتُ رَسُولَ اللهِ(صلی الله علیه وآله)حِینَ وَجَّهَنِی إِلَی الْیمَنِ کیفَ أُصَلِّی بِهِمْ؟ فَقَالَ: صَلِّ بِهِمْ کصَلاَةِ أَضْعَفِهِمْ وَ کنْ بِالْمُؤْمِنِینَ رَحِیماً.
بهترین اوقات عمرت را برای خلوت با خدا قرار ده، هرچند تمام کارهایت برای خداست اگر نیت خالص داشته باشی و مردم به سبب آن در سلامت و آرامش زندگی کنند.
از جمله اموری که باید آن را به جهت خلوص دینت برای خدا انجام دهی اقامه فرائضی است که مخصوص ذات پاک اوست، بنابراین نیروی بدنی خود را در شب و روز در اختیار فرمان خدا بگذار و آنچه را موجب تقرب تو به خداوند میشود به طور کامل و بینقص به انجام رسان، هرچند موجب خستگی تو شود. و هنگامی که به نماز جماعت برای مردم میایستی باید نمازت نه آن چنان طولانی باشد که موجب نفرت مردم گردد و نه چنان سریع که موجب تضییع نماز شود، زیرا در میان مردم افرادی بیمار یا کسانی که کار فوری دارند، می باشند. من از رسول خدا(صلی الله علیه وآله)به هنگامی که مرا به سوی یمن فرستاد پرسیدم: چگونه با آنان نماز بخوانم؟ فرمود: با آنها نمازی بخوان که همچون نمازِ ناتوانترین آنها باشد و نسبت به مؤمنان رحیم و مهربان باش.
- ارتباط با مردم
وَأَمَّا بَعْدُ فَلاَ تُطَوِّلَنَّ احْتِجَابَک عَنْ رَعِیتِک، فَإِنَّ احْتِجَابَ الْوُلاَةِ عَنِ الرَّعِیةِ شُعْبَةٌ مِنَ الضِّیقِ، وَ قِلَّةُ عِلْم بِالْاُمُورِ وَ الاِحْتِجَابُ مِنْهُمْ یقْطَعُ عَنْهُمْ عِلْمَ مَا احْتَجَبُوا دُونَهُ فَیصْغُرُ عِنْدَهُمُ الْکبِیرُ، وَ یعْظُمُ الصَّغِیرُ، وَ یقْبُحُ الْحَسَنُ وَ یحْسُنُ الْقَبِیحُ وَ یشَابُ الْحَقُّ بِالْبَاطِلِ. وَ إِنَّمَا الْوَالِی بَشَرٌ لایعْرِفُ مَا تَوَارَی عَنْهُ النَّاسُ بِهِ مِنَ الْاُمُورِ، وَ لَیسَتْ عَلَی الْحَقِّ سِمَاتٌ تُعْرَفُ بِهَا ضُرُوبُ الصِّدْقِ مِنَ الْکذِبِ، وَ إِنَّمَا أَنْتَ أَحَدُ رَجُلَینِ: إِمَّا امْرُؤٌ سَخَتْ نَفْسُک بِالْبَذْلِ فِی الْحَقِّ، فَفِیمَ احْتِجَابُک مِنْ وَاجِبِ حَقّ تُعْطِیهِ، أَوْ فِعْل کرِیم تُسْدِیهِ! أَوْ مُبْتَلًی بِالْمَنْعِ، فَمَا أَسْرَعَ کفَّ النَّاسِ عَنْ مَسْأَلَتِک إِذَا أَیسُوا مِنْ بَذْلِک! مَعَ أَنَّ أَکْثَرَ حَاجَاتِ النَّاسِ إِلَیک مِمَّا لامَئُونَةَ فِیهِ عَلَیک، مِنْ شَکاةِ مَظْلِمَة، أَوْ طَلَبِ إِنْصَاف فِی مُعَامَلَة.
و اما بعد (از این دستور) هیچ گاه خود را در زمانی طولانی از مردم پنهان مدار، زیرا پنهان ماندن زمامداران از چشم رعایا، نوعی در مضیقه قراردادن مردم است و موجب کم اطلاعی نسبت به امور جاری کشور میشود. دوری حاکم از مردم او را از اموری که از او دور نگه داشته شده، بی خبر می سازد و در نتیجه مسائل بزرگ نزد آنان کوچک و امور کوچک در نظر آنها بزرگ میشود، کار خوب، زشت جلوه میکند و کار زشت، خوب و حقّ و باطل با یکدیگر آمیخته میشود. مسلما والی نیز یک انسان است، اموری را که مردم از او پنهان میدارند نمیداند و حق، همیشه علامتِ مشخصی ندارد و نمیتوان همیشه «صدق» را در چهرههای مختلف از «کذب» شناخت (وانگهی) تو از دو حال خارج نیستی: یا مردی هستی که آمادگی برای سخاوت و بذل و بخشش در راه حق داری، بنابراین دلیلی ندارد که خود را پنهان داری و از عطا کردن حقِ واجب خودداری کنی، و فعل کریمانهای را که باید انجام دهی ترک نمایی، یا مردی بخیل و تنگ نظر هستی در این صورت مردم از بذل و بخشش تو مأیوس میشوند و دست از تو برمیدارند. افزون بر اینها، بسیاری از حوایج مردم نزد تو، هزینهای برای تو ندارد; مانند شکایت از ستمی که بر آنها رفته و یا درخواست انصاف در داد و ستدی که صورت گرفته است.
پیامها:
- تقسیم وظایف زمامدار به امور قابل تفویض و امور غیر قابل تفویض
- تسریع در انجام وظایف و حل مشکلات مردم
- ضرورت سهل الوصول بودن دسترسی به مقامات
- پیامدهای عدم ارتباط با مردم، بی خبر از وضعیت آنان، امور جاری کشور و عدم تمییز حق از باطل است.
- مسئولتیهای روزمره نباید بازدارنده وظیفه بندگی و انجام فرائض دینی باشد
- ضرورت اختصاص با نشاط ترین اوقات برای خلوت با خدا که سرچشمه قدرت و انرژی است
- جلوگیری از سوء استفاده از قدرت
ثُمَّ إِنَّ لِلْوَالِی خَاصَّةً وَ بِطَانَةً، فِیهِمُ اسْتِئْثَارٌ وَ تطَاوُلٌ وَ قِلَّةُ إِنْصَاف فِی مُعَامَلَة، فَاحْسِمْ مَادَّةَ أُولَئِک بِقَطْعِ أَسْبَابِ تِلْک الْاَحْوَالِ. وَ لاَ تُقْطِعَنَّ لاَحَد مِنْ حَاشِیتِک وَ حَامَّتِک قَطِیعَةً، وَ لاَ یطْمَعَنَّ مِنْک فِی اعْتِقَادِ عُقْدَة، تَضُرُّ بِمَنْ یلِیهَا مِنَ النَّاسِ، فِی شِرْب أَوْ عَمَل مُشْتَرَک، یحْمِلُونَ مَؤُونَتَهُ عَلَی غَیرِهِمْ، فَیکونَ مَهْنَأُ ذَلِک لَهُمْ دُونَک، وَ عَیبُهُ عَلَیک فِی الدُّنْیا وَالآْخِرَةِ. وَ أَلْزِمِ الْحَقَّ مَنْ لَزِمَهُ مِنَ الْقَرِیبِ وَالْبَعِیدِ، وَ کنْ فِی ذَلِک صَابِرا مُحْتَسِباً، وَاقِعاً ذَلِک مِنْ قَرَابَتِک وَ خَاصَّتِک حَیثُ وَقَعَ، وَ ابْتَغِ عَاقِبَتَهُ بِمَا یثْقُلُ عَلَیک مِنْهُ، فَإِنَّ مَغَبَّةَ ذَلِک مَحْمُودَةٌ. وَ إِنْ ظَنَّتِ الرَّعِیةُ بِک حَیفاً فَأَصْحِرْ لَهُمْ بِعُذْرِک، وَ اعْدِلْ عَنْک ظُنُونَهُمْ بِإِصْحَارِک، فَإِنَّ فِی ذَلِک رِیاضَةً مِنْک لِنَفْسِک، وَ رِفْقاً بِرَعِیتِک، وَ إِعْذَاراً تَبْلُغُ بِهِ حَاجَتَک مِنْ تَقْوِیمِهِمْ عَلَی الْحَقِّ.
(اضافه بر این گاه) برای زمامدار، خاصان و صاحبان اسرار و نزدیکانی است که خودخواه و برتری طلباند و در داد و ستد با مردم عدالت و انصاف را رعایت نمیکنند. ریشه ستمشان را با قطع وسائل آن بر کن و هرگز به هیچ یک از اطرافیان و هواداران خود زمینی از اراضی مسلمانان را وا مگذار و نباید آنها طمع کنند که قراردادی به سود آنها منعقد سازی که موجب ضرر سایر مردم باشد؛ خواه در آبیاری یا عمل مشترکی که هزینههای آن را بر دیگران تحمیل کنند و در نتیجه سودش فقط برای آنها باشد و عیب و ننگش در دنیا و آخرت نصیب تو گردد، حق را درباره آنها که صاحب حقاند رعایت کن چه از نزدیکان تو باشد یا غیر آنها و در این باره شکیبا باش و به حساب خدا بگذار (و پاداش آن را از او بخواه) هرچند طرفداری حق موجب فشار بر خویشاوندان و یاران نزدیک تو شود، سنگینی این کار را بپذیر، زیرا سرانجامش پسندیده است و هرگاه رعایا نسبت به تو گمان بیعدالتی ببرند عذر خویش را آشکارا با آنان در میان بگذار و با بیانِ عذر خویش گمان آنها را نسبت به خود اصلاح کن، زیرا این امر از یک سو موجب تربیت اخلاقی تو میشود و از سوی دیگر ارفاق و ملاطفتی است درباره رعیت و سبب میشود که بیانِ عذر خود، تو را به مقصودت که وادار ساختن آنها به حق است برساند.
پیامها:
- وجود اشخاص ناسالم در دستگاه حکومت به عنوان یک واقعیت
- ضرورت مراقبت زمامداران نسبت به خواص و نزدیکان
- ضرورت پرهیز از مواضع تهمت به ویژه در امور مالی و اقتصادی
- ضرورت حق مداری و عدالت محوری در برخورد با منتسبین
- ضرورت پاسخگویی و روشنگری برای زدودن سوء ظن ها از ساحت زمامداری