جمعه 13 مهر 1403
- الجمعة 1 ربيع ثاني 1446
- Fri 04 Oct 2024

برخیز  و نگر « جوان» مارا                « آراسته» کن جهان ما را

عهد نامه مالک اشتر: نامه 53 نهج البلاغه (جلسه نهم/پایان عهدنامه)

  • سه شنبه, 04 دی 1397 11:03
  • منتشرشده در متفرقه
  • بازدید 1563 بار

 

5-6. التزام به عهد و پیمان ها

وَ لاَ تَدْفَعَنَّ صُلْحاً دَعَاک إِلَیهِ عَدُوُّک وَ لِلَّهِ فِیهِ رِضًی فَإِنَّ فِی الصُّلْحِ دَعَةً لِجُنُودِک، وَ رَاحَةً مِنْ هُمُومِک، وَ أَمْناً لِبِلاَدِک، وَ لَکنِ الْحَذَرَ کلَّ الْحَذَرِ مِنْ عَدُوِّک بَعْدَ صُلْحِهِ، فَإِنَّ الْعَدُوَّ رُبَّمَا قَارَبَ لِیتَغَفَّلَ فَخُذْ بِالْحَزْمِ، وَ اتَّهِمْ فِی ذَلِک حُسْنَ الظَّنِّ. وَ إِنْ عَقَدْتَ بَینَک وَ بَینَ عَدُوِّک عُقْدَةً، أَوْ أَلْبَسْتَهُ مِنْک ذِمَّةً، فَحُطْ عَهْدَک بِالْوَفَاءِ، وَ ارْعَ ذِمَّتَک بِالْاَمَانَةِ، وَ اجْعَلْ نَفْسَک جُنَّةً دُونَ مَا أَعْطَیتَ، فَإِنَّهُ لَیسَ مِنْ فَرَائِضِ اللهِ شَیءٌ النَّاسُ أَشَدُّ عَلَیهِ اجْتِمَاعاً، مَعَ تَفَرُّقِ أَهْوَائِهِمْ، وَ تَشَتُّتِ آرَائِهِمْ، مِنْ تَعْظِیمِ الْوَفَاءِ بِالْعُهُودِ. وَ قَدْ لَزِمَ ذَلِک الْمُشْرِکونَ فِیمَا بَینَهُمْ دُونَ الْمُسْلِمِینَ لِمَا اسْتَوْبَلُوا مِنْ عَوَاقِبِ الْغَدْرِ؛ فَلاَ تَغْدِرَنَّ بِذِمَّتِک، وَ لاَ تَخِیسَنَّ بِعَهْدِک، وَ لاَ تَخْتِلَنَّ عَدُوَّک، فَإِنَّهُ لایجْتَرِئُ عَلَی اللهِ إِلاَّ جَاهِلٌ شَقِی. وَ قَدْ جَعَلَ اللهُ عَهْدَهُ وَذِمَّتَهُ أَمْناً أَفْضَاهُ بَینَ الْعِبَادِ بِرَحْمَتِهِ وَ حَرِیماً یسْکنُونَ إِلَی مَنَعَتِهِ، وَ یسْتَفِیضُونَ إِلَی جِوَارِهِ، فَلاَ إِدْغَالَ وَلاَ مُدَالَسَةَ وَ لاَ خِدَاعَ فِیهِ، وَ لاَ تَعْقِدْ عَقْداً تُجَوِّزُ فِیهِ الْعِلَلَ، وَ لاَ تُعَوِّلَنَّ عَلَی لَحْنِ قَوْل بَعْدَ التأکید وَ التَّوْثِقَةِ وَلاَ یدْعُوَنَّک ضِیقُ أَمْر، لَزِمَک فِیهِ عَهْدُ اللهِ، إِلَی طَلَبِ انْفِسَاخِهِ بِغَیرِ الْحَقِّ، فَإِنَّ صَبْرَک عَلَی ضِیقِ أَمْر تَرْجُو انْفِرَاجَهُ وَ فَضْلَ عَاقِبَتِهِ، خَیرٌ مِنْ غَدْر تَخَافُ تَبِعَتَهُ، وَ أَنْ تُحِیطَ بِک مِنَ اللهِ فِیهِ طِلْبَةٌ، لاتَسْتَقْبِلُ فِیهَا دُنْیاک وَ لاَ آخِرَتَک.

هرگز صلحی را که از جانب دشمن پیشنهاد می‌شود و رضای خدا در آن است رد مکن، چرا که در صلح برای سپاهت آسایش (و سبب تجدید قوا) و برای خودت مایه راحتی از همّ و غم‌ها و برای کشورت موجب امنیت است. اما سخت از دشمنت پس از صلح با او برحذر باش، زیرا دشمن گاه نزدیک می‌شود که غافلگیر سازد، بنابراین دوراندیشی را به کارگیر و در این مورد خوش بینی را کنار بگذار.

و اگر پیمانی میان خود و دشمنت بستی یا لباس امان بر او پوشاندی به عهدت وفا کن و قرارداد خود را محترم بشمار و جان خویش را در برابر تعهداتت سپر قرار ده، زیرا هیچ یک از فرایض الهی همچون بزرگداشت «وفای به عهد و پیمان» نیست و مردم جهان با تمام اختلافات و تشتت آرایی که دارند نسبت به آن اتفاق نظر دارند. حتی مشرکان زمان جاهلیت علاوه بر مسلمین آن را مراعات می‌کردند، چرا که عواقب دردناک پیمان شکنی را آزموده بودند.

بنابراین هرگز پیمان شکنی نکن و در عهد و پیمان خود خیانت روا مدار و دشمنت را فریب نده، زیرا هیچ کس جز شخص جاهل و شقی (چنین) گستاخی را در برابر خداوند روا نمی‌دارد. خداوند عهد و پیمانی را که با نام او منعقد می‌شود به رحمت خود مایه آسایش بندگان و حریم امنی برای آنها قرار داده تا به آن پناه برند و برای انجام کارهای خود در کنار آن بهره بگیرند، لذا نه دغل، نه تدلیس و نه خدعه و نیرنگ در عهد و پیمان روا نیست.

 هرگز پیمانی را که در آن تعبیراتی است که جای اشکال (و سوء استفاده دشمن) در آن وجود دارد منعقد مکن. تو نیز بعد از تأکید و عبارات محکم قرارداد، تکیه بر بعضی از تعبیرات سست و آسیب پذیر برای شکستن پیمان منما و هیچ گاه نباید قرار گرفتن در تنگناهایی که عهد و پیمان الاهی بدان پایبندت ساخته است، تو را وادار سازد که برای فسخ آن از طریق ناحق اقدام کنی، زیرا شکیبایی تو در تنگنای پیمان‌ها که (به لطف خداوند) امید گشایش و پیروزی در پایان آن داری بهتر از پیمان شکنی و خیانتی است که از مجازات آن می‌ترسی. همان پیمان شکنی که سبب مسئولیت الهی می‌گردد که نه در دنیا و نه در آخرت نمی‌توانی پاسخ گوی آن باشی.

پیامها:

  1. صلح با دشمن در صورت وجود مصالحی که مرضی خداوند است، مقبول است
  2. صلح عزت مندانه، فواید فراوانی چون تجدید قوای نظامی، رهایی از گرفتاری و امنیت عمومی را درپی دارد،
  3. عدم اعتماد به دشمن در زمان صلح چرا که خوشبینی مغایر با دوراندیشی است،
  4. پیمانها و قراردادها باید دقیق و بدون ابهام بسته شوند؛
  5. عهد و پیمان ها لازم الرعایه اند و هرگونه پیمان شکنی و سوء استفاده استفاده از آنها ممنوع است؛
  6. روابط اجتماعی بر پایه قراردادها و احترام نسبت به آنها استوار است

5-7. نهی از خونریزی

إِیاک وَ الدِّمَاءَ وَ سَفْکهَا بِغَیرِ حِلِّهَا، فَإِنَّهُ لَیسَ شَیءٌ أَدْنَی لِنِقْمَة، وَ لاَ أَعْظَمَ لِتَبِعَة، وَ لاَأَحْرَی بِزَوَالِ نِعْمَة، وَ انْقِطَاعِ مُدَّة، مِنْ سَفْک الدِّمَاءِ بِغَیرِ حَقِّهَا. وَ اللهُ سُبْحَانَهُ مُبْتَدِئٌ بِالْحُکْمِ بَینَ الْعِبَادِ، فِیمَا تَسَافَکوا مِنَ الدِّمَاءِ یوْمَ الْقِیامَةِ; فَلاَ تُقَوِّینَّ سُلْطَانَک بِسَفْک دَم حَرَام، فَإِنَّ ذَلِک مِمَّا یُضْعِفُهُ وَ یُوهِنُهُ، بَلْ یُزِیلُهُ وَیَنْقُلُهُ. وَ لاَ عُذْرَ لَک عِنْدَ اللهِ وَ لاَ عِنْدِی فِی قَتْلِ الْعَمْدِ، لاِنَّ فِیهِ قَوَدَ الْبَدَنِ. وَ إِنِ ابْتُلِیتَ بِخَطَإ وَ أَفْرَطَ عَلَیک سَوْطُک أَوْ سَیفُک أَوْ یدُک بِالْعُقُوبَةِ; فَإِنَّ فِی الْوَکْزَةِ فَمَا فَوْقَهَا مَقْتَلَةً، فَلاَ تَطْمَحَنَّ بِک نَخْوَةُ سُلْطَانِک عَنْ أَنْ تُؤَدِّی إِلَی أَوْلِیاءِ الْمَقْتُولِ حَقَّهُمْ.

از ریختن خونِ ناحق شدیداً بپرهیز، زیرا هیچ چیز در نزدیک ساختن انتقام الهی و مجازاتِ شدیدتر و سرعتِ زوال نعمت و پایان بخشیدن به حکومت‌ها، همچون ریختن خونِ به ناحق نیست. خداوند سبحان در دادگاه قیامت پیش از هر چیز در میان بندگان خود در مورد خون‌هایی که ریخته شده دادرسی خواهد کرد، بنابراین حکومت و زمامداری خود را هرگز با ریختن خون حرام تقویت مکن، زیرا این عمل، پایه‌های حکومت را ضعیف و سست می‌کند، بلکه بنیاد آن را می‌کند یا به دیگران منتقل می‌سازد و هیچ گونه عذری نزد خداوند و نزد من در قتل عمد پذیرفته نیست، و کیفر آن قصاص است و اگر به قتل خطا مبتلا گشتی و تازیانه یا شمشیر تو و یا (حتی) دستت به ناورا کسی را کیفر داد چون ممکن است حتی با یک مشت زدن و یا بیشتر، قتل واقع گردد، مبادا غرور زمامداری ات مانع از آن شود که حق اولیای مقتول را بپردازی.

5-8. دستورات اخلاقی

وَ إِیاک وَالْاِعْجَابَ بِنَفْسِک، وَالثِّقَةَ بِمَا یعْجِبُک مِنْهَا، وَ حُبَّ الْاِطْرَاءِ، فَإِنَّ ذَلِک مِنْ أَوْثَقِ فُرَصِ الشَّیطَانِ فِی نَفْسِهِ لِیمْحَقَ مَا یکونُ مِنْ إِحْسَانِ الْمُحْسِنِینَ. وَ إِیاک وَالْمَنَّ عَلَی رَعِیتِک بِإِحْسَانِک، أَوِ التَّزَیدَ فِیمَا کانَ مِنْ فِعْلِک، أَوْ أَنْ تَعِدَهُمْ فَتُتْبِعَ مَوْعِدَک بِخُلْفِک، فَإِنَّ الْمَنَّ یبْطِلُ الْاِحْسَانَ، وَالتَّزَیدَ یذْهَبُ بِنُورِ الْحَقِّ، وَ الْخُلْفَ یوجِبُ الْمَقْتَ عِنْدَ اللهِ وَالنَّاسِ. قَالَ اللهُ تَعَالَی: (کبُرَ مَقْتاً عِنْدَ اللهِ أَنْ تَقُولُوا ما لاتَفْعَلُونَ). وَ إِیاک وَالْعَجَلَةَ بِالْاُمُورِ قَبْلَ أَوَانِهَا، أَوِ التَّسَقُّطَ فِیهَا عِنْدَ إِمْکانِهَا، أَوِ اللَّجَاجَةَ فِیهَا إِذَا تَنَکرَتْ، أَوِ الْوَهْنَ عَنْهَا إِذَا اسْتَوْضَحَتْ، فَضَعْ کلَّ أَمْر مَوْضِعَهُ، وَأَوْقِعْ کلَّ أَمْر مَوْقِعَهُ.

از خودپسندی و تکیه بر آنچه خوشایند توست و علاقه به تملق و ستایش دیگران شدیداً بپرهیز، زیرا این صفات از مطمئن‌ترین فرصت‌های شیطان است تا کارهای نیک نیکوکاران را محو و نابود کند.

 

از منّت بر رعیت به هنگام احسان، شدیداً دوری کن و از زیاد شمردن کارهایی که انجام داده‌ای خودداری نما و نیز از اینکه به آنها وعده دهی سپس تخلف کنی برحذر باش، زیرا منّت گذاردن، احسان را باطل می‌سازد و بزرگ شمردن نعمت نور حق را می‌برد و خلف وعده موجب خشم خدا و خلق است؛ خداوند متعال می‌فرماید: «نزد خدا گناه بزرگی است که چیزی را بگویید که انجام نمی‌دهید». از شتاب در کارهایی که وقتش نرسیده است و از سهل انگاری درکارهایی که امکان عمل آن فراهم شده و از لجاجت در اموری که مبهم و مجهول است و یا از سستی در انجام آن به هنگامی که روشن شود برحذر باش. هر امری را در جای خویش و هر کاری را در زمان خود انجام ده.

وَإِیاک وَالاِسْتِئْثَارَ بِمَا النَّاسُ فِیهِ أُسْوَةٌ، وَالتَّغَابِیَ عَمَّا تُعْنَی بِهِ مِمَّا قَدْ وَضَحَ لِلْعُیونِ، فَإِنَّهُ مَأْخُوذٌ مِنْک لِغَیرِک. وَعَمَّا قَلِیل تَنْکشِفُ عَنْک أَغْطِیةُ الْاُمُورِ، وَیُنْتَصَفُ مِنْک لِلْمَظْلُومِ، اِمْلِکْ حَمِیةَ أَنْفِک، وَسَوْرَةَ حَدِّک، وَسَطْوَةَ یدِک وَغَرْبَ لِسَانِک، وَاحْتَرِسْ مِنْ کلِّ ذَلِک بِکفِّ الْبَادِرَةِ، وَتأخیر السَّطْوَةِ حَتَّی یسْکنَ غَضَبُک فَتَمْلِک الاِخْتِیارَ: وَلَنْ تَحْکمَ ذَلِک مِنْ نَفْسِک حَتَّی تُکْثِرَ هُمُومَک بِذِکْرِ الْمَعَادِ إِلَی رَبِّک.

از امتیاز خواهی برای خود در آنچه مردم در آن مساوی‌اند جدّاً بپرهیز و از غفلت در انجام آنچه مربوط به توست و در برابر چشمان مردم واضح و روشن است برحذر باش، زیرا تاوانش از تو به نفع دیگران گرفته خواهد شد و به زودی پرده از کارهایت کنار می‌رود و انتقام مظلوم از تو گرفته می‌شود. غرور و نخوتت را مهار و تندی و تیزی برخوردت را برطرف کن، و بر قدرت دست و خشونت زبانت مسلط باش و خود را از همه این امور با ترک کارهای شتاب زده و تاخیر در اعمال قدرت حفظ کن تا خشم تو فرو نشیند و مالک خویشتن گردی. و هرگز در این زمینه ها حاکم بر خود نخواهی شد مگر اینکه بسیار به یاد قیامت و بازگشت به سوی پرودگارت باشی.

وَالْوَاجِبُ عَلَیک أَنْ تَتَذَکّرَ مَا مَضَی لِمَنْ تَقَدَّمَک مِنْ حُکومَة عَادِلَة، أَوْ سُنَّة فَاضِلَة، أَوْ أَثَر عَنْ نَبِینَا صَلَّی اللهِ عَلَیهِ وَ آلِهِ وَسَلَّمَ أَوْ فَرِیضَة فِی کتَابِ اللهِ، فَتَقْتَدِی بِمَا شَاهَدْتَ مِمَّا عَمِلْنَا بِهِ فِیهَا، وَ تَجْتَهِدَ لِنَفْسِک فِی اتِّبَاعِ مَا عَهِدْتُ إِلَیک فِی عَهْدِی هَذَا، وَاسْتَوْثَقْتُ بِهِ مِنَ الْحُجَّةِ لِنَفْسِی عَلَیک، لِکیلاَ تَکونَ لَک عِلَّةٌ عِنْدَ تَسَرُّعِ نَفْسِک إِلَی هَوَاهَا. وَ أَنَا أَسْأَلُ اللهَ بِسَعَةِ رَحْمَتِهِ، وَ عَظِیمِ قُدْرَتِهِ عَلَی إِعْطَاءِ کلِّ رَغْبَة، أَنْ یوَفِّقَنِی وَ إِیاک لِمَا فِیهِ رِضَاهُ مِنَ الْاِقَامَةِ عَلَی الْعُذْرِ الْوَاضِحِ إِلَیهِ وَ إِلَی خَلْقِهِ، مَعَ حُسْنِ الثَّنَاءِ فِی الْعِبَادِ، وَ جَمِیلِ الْاَثَرِ فِی الْبِلاَدِ، وَ تَمَامِ النِّعْمَةِ وَ تَضْعِیفِ الْکرَامَةِ، وَأَنْ یخْتِمَ لِی وَلَک بِالسَّعَادَةِ وَالشَّهَادَةِ، إِنّا إِلَیهِ راجِعُونَ. وَالسَّلاَمُ عَلَی رَسُولِ اللهِ صَلَّی اللهِ عَلَیهِ وَ آلِهِ وَسَلَّمَ الطَّیبِینَ الطَّاهِرِینَ وَ سَلَّمَ تَسْلِیماً کثِیراً، وَالسَّلاَمُ.

بر تو واجب است که همواره به یاد آنچه بر پیشینیان گذشته است باشی: همچون حکومت‌های عادل، سنّت‌های پسندیده، آثاری از پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) یا فریضه‌ای که در کتاب الله آمده است. پس به آنچه از اعمال ما در حکومت دیده‌ای اقتدا نمایی و نهایت تلاش خویشتن را در پیروی از آنچه در این عهدنامه به تو توصیه کرده‌ام به کار گیری و من بواسطه این پیمان، حجت خود را بر تو تمام کردم تا اگر نفس سرکش، بر تو چیره شود عذری نزد من نداشته باشی. از خداوند با رحمت وسیع و قدرت عظیمی که بر اعطای هر خواسته‌ای دارد، مسئلت دارم که من و تو را موفق بدارد تا رضای او را جلب کنیم از طریق انجام کارهایی که ما را نزد او و خلقش معذور می‌دارد توأم با مدح و نام نیک در میان بندگان و آثار خوب در تمام شهرها. و این که نعمتش را (بر من و تو) تمام و کرامتش را مضاعف سازد.

و از (خداوند بزرگ مسئلت دارم) که زندگانی من و تو را با سعادت و شهادت پایان بخشد که ما همه به سوی او باز می‌گردیم و سلام بر رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) و دودمان طیب و پاکش باد؛ سلامی فراوان و بسیار. والسلام.

پیامها:

  1. ضرورت حساسیت شدید زمامداران نسبت به سفک دماء؛
  2. خونریزی افزون بر کیفر الهی، زوال نعمت و کوتاهی عمر، پایه های حکومت را سست و نابود می کند؛
  3. زمامدار نسبت به هرگونه خسارت مالی و جانی که در اثر اشتباه به مردم واردشده است، مسئولیت دارد؛
  4. زمامداران همواره باید مراقب آفات زمامداری باشند؛ آفاتی چون خودپسندی، علاقه به مداحی و چاپلوسی دیگران، منت گذاری، بزرگ نمایی کارها، خلف وعده، اقدامات شتابزده و تعلل و سهل انگاری در امور و رانت خواری و امتیازطلبی؛
  5. هر چیزی در جای خود و هر کاری در زمان خود باید انجام شود؛
  6. معاد باوری سرمایه ای است که مدیران و زمامداران را از آفات زمامدرای صیانت می کند؛
  7. زمامداران لازم است در شیوه حکومتی خود به حکومت های عادل، سنت های پسندیده و واجبات کتاب الهی، اقتدا کنند.

 

این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)

نظر دادن