یکی از عوامل غفلت، سرمستی است که در تعابیر قرآن و احادیث به آن حالت «سُکر» یا «سَکرت» گفته می شود. هرچند به تصور عمومی، مستی، ناشی از نوشیدن مشروبات الکلی است، ولی این از مصادیق مستی مادی است و مستی عوامل دیگری هم دارد که در آموزه های دینی مورد توجه قرارگرفته است.
خداوند هنگام نزول عذاب به قوم لوط در بیان وضعیت آنان فرمود: «لَعَمْرُکَ إنَّهُم لَفِی سَکْرَتِهِمْ یَعْمَهُونَ؛ (سوره حجر:72) به جان تو سوگند، آنان در مستی خود سرگردان بودند.
به فرموده امیر مومنان علی علیه السلام: السُّکْرُ أرْبَعُ السُّکْراتِ: سُکْرُ الشَّرابِ، وَسُکْرُ الْمالِ، وَسُکْرُ النَّوْمِ، وَسُکْرُ الْمُلْکِ(بحارالأنوار، ج 73، ص 142، ح 18؛ معانی الاخبار،ص365): مستى در چهار چیز است: مستى از شراب، مستى ثروت، مستى خواب، مستى ریاست.
در حدیث دیگری از آن حضرت این چنین گزارش شده است:
یَنبَغِی للعاقِلِ أن یَحتَرِسَ مِن سُکرِ المالِ، و سُکرِ القُدرَةِ، و سُکرِ العِلمِ، و سُکرِ المَدحِ، و سُکرِ الشَّبابِ، فإنَّ لِکُلِّ ذلکَ رِیاحا خَبیثةً تَسلُبُ العَقلَ و تَستَخِفُّ الوَقارَ»
انسان خردمند سزاوار است که خود را از مستی ثروت، مستی قدرت، مستی علم، مستی مدح و مستی جوانی نگه دارد زیرا هریک را بادهای پلیدی است که عقل را می زداید و وقار را کاهش می دهد. (غرر الحکم- صفحه 66 )
ای بی خبر از رموز هستی افتاده به دام خودپرستی
بگذار ز باده تغافل سرشاری و بیخودی و مستی
از جهل محیط زندگانی است کانون فساد و مهد پستی
ای بستری ستم! خدا را شد قافله، محملی نبستی (بارق شفیعی)