گفته مىشود يكى از ويژگيهاى انسان معاصر «حقمدارى» است و مقصود از آن حقيقتطلبى و مانند آن نيست بلكه اين واژه در مقابل «تكليفمدارى» قرار دارد، يعنى انسان معاصر بيشتر به دنبال استيفاى حقوق خود است تا پرداختن به تكاليفش. امروزه مسايل مربوط به حقوق بشر آنچنان در سطح جهان دامنهدار شده كه دغدغه بسيارى از انديشمندان و دولتها گرديده است.
با وجود پيشرفت هاى چشمگير انجام گرفته در زمينه حقوق بشر وراهكارهاى در نظر گرفته شده براى تحقق آنها، آيا باز هم مى توان ادّعا نمود كه استيفاى حقوق مردم و اجراى عدالت نيازمند دستورهاى دينى و معيارها و «ميزان»هاى ارائه شده از سوى رسولان الهى است؟ اساساً آيا اسلام از يك نظام حقوقى برخوردار است؟ ويژگى هاى آن چيست؟ بر چه مبانى استوار است و از چه منابعى تغذيه مى كند؟ چگونه در عصر حاضر توانايى و ظرفيت پاسخ گويى به نيازهاى فزاينده و نوظهور بشر و مطالبات روز افزون او را دارد؟ حقوق اسلام چه امتيازى فراتر از آنچه بشر خود بدان رسيده است در اختيار او قرار مى دهد؟ در اين نظام حقوقى، حق وتكليف چگونه ارزيابى مى شود؟
ادامه مطلب...
بررسی «حقوق بشر» در جوامع بشری و «حقوق بشر در اسلام»، با چالشهای فراوانی روبروست؛ این که انسان از چه حقوقی برخوردار است و مسؤولیت هایش چیست، بستگی به هویت انسان، ابعاد وجودی، نیازمندی ها و نیز هدف و مقصودی دارد که برای آن آفریده شده است. تفاوتهای فرهنگی و گونه گونی بنیادهای فلسفی در نوع نگاه به انسان و حقوق وی را نمی توان انکار کرد و روشن است که پاسخ مکاتب مادی با مکاتب الهی در این خصوص، در برخی از موارد، یکسان و مشابه نیست. آفت بزرگ پژوهشهای حقوقی مرتبط با حقوق بشر، نگرشهای افراطی یا تفریطی نسبت به حقوق بشر معاصر است که گاه به تقدیس و گاه به تحقیر آن انجامیده و در نتیجه اصالت علمی آن را زیر سئوال برده است. نوشته حاضر تلاش کرده است تا خود را از این آفت دور نگه دارد.
ادامه مطلب...نخستین چاپ «درسنامه علوم قرآن[1]» سال 1377 تقدیم قرآن پژوهان شد و به فضل الهی با استقبالی کم نظیر مواجه و از سوی برخى از مراكز حوزوی و دانشگاهی، به عنوان متن درسى انتخاب گردید و يك سال بعد، در همایش کتاب سال حوزه علمیه قم، در شمار کتب برگزيده سال، قرارگرفت. اقبال روز افزون به «درسنامه» سبب شد تا اشخاص حقیقی و حقوقی، آن را به زبانهای عربی، انگلیسی، اسپانیولی، اردو و چینی ترجمه کنند.
ادامه مطلب...انقلاب اسلامى ايران از بزرگ ترين انقلاب هاى جهان است كه سر منشأ تحولات گسترده سياسى، اجتماعى و فرهنگى در جامعه بزرگ بشرى امروز، بوده و خواهد بود. زلزله عظيمى كه در شرق اسلامى در دهه هاى پايانى قرن بيستم به وقوع پيوست، هر دو قطب غرب سرمايه دارى و شرق سوسياليستى را به سختى تكان داد و نظريه پردازان علوم سياسى را متوجه ظهور قدرتى در برابر ابرقدرت هاى زمان نمود. اين قدرت چيزى جز قدرت دين نبود كه پس از قرن ها انزوا و حاشيه نشينى بار ديگر ايفاگر نقش برتر و ممتاز خويش در عرصه زندگى سياسى انسان مى شد. در سده گذشته انقلاب هاى ضد استبدادى مشروطه و ضد استعمارى ملى شدن نفت، گرچه از عنصر مكتب و رهبرى دينى نيز برخوردار بودند ـ و همين امر در پيدايى و شكوفايى اين نهضت ها سهمى اساسى داشت ـ اما دليل اصلى ناكامى و عدم توفيق آنها را بايد در فاصله گرفتن از مكتب و ناديده گرفتن قدرت آن و انحراف از مسير اسلام اصیل دانست.
ادامه مطلب...در اولين اصل قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران حكومت ايران«جمهوري اسلامي» معرفی شده است. به موجب اين اصل، نظام سياسي ايران برخوردار از نوعي ثنويت در حاكميت ميباشد: جمهوريت نمايانگر حاكميت ملي و اسلاميت نشانگر حاكميت ديني است. پذيرش توأمان دو نوع حاكميت و تلفيق و سازگاري ميان آنها در هيچ يك از قوانين اساسي موجود در نظامهاي سياسي به چشم نميخورد.
ادامه مطلب...پس از بازنگری دروس دوره کارشناسی حقوق در شورای تحول و ارتقای علوم انسانی و مطابق سرفصلهای جدید، همه مباحث حقوق اساسی در سه درس حقوق اساسی 1 و 2 و 3 توزیع شده و در هر مبحث، مطالب عام حقوق اساسی و مطالب خاص مربوط به حقوق اساسی جمهوری اسلامی ایران، همزمان ارائه می شود. مطابق این سرفصلها، تمرکز اصلی در حقوق اساسی 2، بر بررسی ساختار حکومت و نهادهای اساسی است.
ادامه مطلب...حقوق اساسی به عنوان اصلی ترین شاخه حقوق عمومی، آیینه تمام نمای هویت دولت و حقوق ملت است و حقوق اساسی جمهوری اسلامی ایران، با ارائه الگوی مردم سالاری دینی در جهان معاصر، تجربه ای نوین از بنیادی ترین اصول حکمرانی شایسته را در معرض دید صاحب نظران قرارداده است.
ادامه مطلب...اندیشۀ حاکمیت ملی در عصر نوزایش، با دیدگاههای افرادی مانند توماس هابز، جان لاک، منتسکیو و ژان ژاک روسو، تئوریزه شد و همین اندیشهها در قوانین اساسی آمریکا و فرانسه و سپس در دیگر کشورها یکی پس از دیگری راه یافت و به عنوان گفتمانی مسلط، غرب تا شرق را در هم نوردید.
ادامه مطلب...در تعليم و تربيت اسلامي، چگونگي رابطه متقابل «فرد» و «جامعه» و اين واقعيت كه صلاح و فساد هر يك، صلاح و فساد ديگرى را تحت تأثير قرارميدهد، با حساسيت فوق العاده اي مورد توجه قرارگرفته است. مکاتبی كه تنها «اصلاح خود» يا «اصلاح ديگران» را در دستور كارقرارمي دهند، جايي در انديشه اسلامي ندارند زيرا در اسلام به دليل پيوند ناگسستنی ميان «فرد و جامعه» ، اصلاح خود و ديگران به صورت توامان از مومنان مطالبه شده است. نفي بي طرفي در مناسبات اجتماعي، همان چيزي است كه فريضه «امر به معروف و نهي از منكر» خواهان آن است. در انديشه اسلامي، انسان مطلوب، انساني است كه هم صالح است و هم مصلح و بر همين اساس، عافیت طلبي و بي مسئوليتي از سوي مومنان واقعي به كناري گذاشته شده است.
ادامه مطلب...